داستان در آینده ای نزدیک اتفاق می افتد. زمانی که موجوداتی از سیارهای دیگر به نام وتانها بعد از نابودی محل زندگیشان برای زندگی به زمین می آیند. بین آنها و زمینیها جنگی در میگیرد که طی آن زمین دگرگون شده و به سیارهای جدید مبدل میشود. سیارهای پر از خطر برای تمام ساکنین آن. در این بین عدهای متشکل از زمینیها و بیگانگان متحد شده و شهری میسازند به نام دیفاینس… با مهاجرت موجوداتی به اسم ووتان ها شروع میشه که بعد از از دست دادن منظومه خودشون راهی زمین میشن و از قبل فکر می کنند زمین سیاره ای هست بدون ساکن ولی برخلاف انتظارشون می بینند که زمین سیاره ای هست که ساکنش انسان ها هستند و وارد مذاکرات با انسان ها میشند که منجر به ایجاد چند کلونی کوچیک در برزیل میشه ولی بعد از به قتل رسیدن سفیر ورتان ها دو طرف وارد یک جنگ هفت سالی میشه که با واقعه ای به نام سقوط آرک به مرحله بعدی میره. وقتی که ناو ووتان ها که در مدار زمین هست به صورت مرموزی منفجر میشه! انسان ها ادعا می کنند که این یک سلاح بوده که خود ووتان ها در حال کار بر روش بوده اند و انفجارش باعث از بین رفتن ناوگان شده در حالی که ووتان ها یک فرمانده انسان رو مسئول این قضیه می دونند. مشکل اینِ که در حال سقوط آرک ها ناخودآگاه سلاحی که در سفینه ها وجود داره بر محیط زمین تغییرات خیلی شدیدی در زمین داده میشه و محیط زمین و جو رو دگرگون میکنه به نحوی که زندگی رو برای هر دو نسل خیلی خیلی سخت میکنه و این باعث وارد شدن موجودات و حتی اکوسیستم ووتانی بر روی زمین میشه و باعث تغییرات وحشتناکی میشه تا حدی که هر دو طرف به طرز شدیدی جهش پیدا میکنند و بخاطر این که هر دو طرف نزدیک به انقراض هستند آتش بس اعلام میشه و بعد این حوادث حکومت ها و خیلی گروهک های کوچک و بزرگی از هر دو طرف با هم یا برخلاف هم به هم می پیوندند فقط برای بقا و زنده ماندن! و داستان سریال 16 سال بعد از این اتفاق شروع میشه و گویای داستان جاشوا نولان هست که وقت اومدن ووتان ها به زمین فقط 10 سال داشته و در جنگ هم یک سرباز نظامی بوده و میخواد به شهرش سینت لویس برگرده ولی برخلاف انتظارش می بینه خیلی شبیه به اون شهری نیست که یادش هست و تبدیل شده به یک شهر مرزی به اسم “دیفاینس” و وقتی که وضعیت رو می بینه خودش رو مسئول می بینه که رهبری شهر رو به عهده بگیر و اون رو در برابر اختلافات و مشکلاتی که از هر دو طرفو… براشون پیش بیاد محافظت کنه